۱۳۹۰ تیر ۲۴, جمعه

قم. شعری از نادر نادرپور. از دفتر چشم ها و دست ها

 

چندین هزار زن
چندین هزار مرد
زن‌ها لچک به سر
مردان عبا به دوش
یک گنبد طلا
با لک‌لکان پیر
یک باغ بی‌صفا
با چند تک‌درخت
از خنده‌ها تهی
وز گفته‌ها خموش
یک حوض نیمه‌پر
با آب سبز رنگ
چندین کلاغ پیر
برتوده‌های سنگ
انبوه سائلان
در هر قدم براه
عمامه‌ها سفید
رخساره‌ها سیاه
توضیح: این عکس فتوشاپ اندر فتو شاپه. من فقط براش عمامه گذاشتم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر