۱۳۸۹ فروردین ۲۴, سه‌شنبه

سه گانه ی رفسنجانی ، خاتمی و موسوی

وجه تسمیه این سه گانه : پایبندی به اصل جمهوری اسلامی ، تاکید وباور سفت و سخت بر اعتقادات و گفته های امام ،حفظ نظام به هر قیمت ممکن ومخالفت با براندازی اصل نظام ، عدم نقد پذیری درباره امام و محکوم کردن جنایات صورت گرفته در زمان زنده بودن امام ودر آخر تلاش همه جانبه برای تغییر چهره نظام و بزک دوزک این لاشه فاسد شده که نکبت و کثافت از سر و رویش جاریست و علایم تجزیه آن با هیچ لوازم گریمی از بین نخواهد رفت و چاره جز تدفین برای آن متصور نیست . البته این نکته را نباید فراموش کرد که اعتراض این سه تن نسبت به وقایع یکسال اخیر در جای خود تحسین برانگیز بوده ولی تمامی این اعتراضات بمنزله اعلام زنگ خطری به سران نظام بوده که این بادکنک دیگر بیش از این جایی برای دمیدن ندارد حال میرسیم به تفاوت های این سه ضلع مثلث که رفسنجانی در راس آن قرار گرفته است . سیاست یکی به میخ و یکی به نعل از خصوصیات این روباه پیر است که سالهاست شاهد آنیم . پابرجایی و دوام جمهوری اسلامی کار خدا و پیغمبر و امام زمان نبوده که به اعتقاد من هر سه آنها روی انگشت کوچک جناب رفسنجانی در حال چرخش میباشند . به یقین که تداوم و بقای جمهوری اسلامی بطور صد در صد مرهون تلاش های شبانه روزی این سیاس پیر میباشد . چرا که هرجا که کار به جاهای باریک کشیده شده با پادرمیانیهای ایشان قضیه یکجوری ماستمالی شده و سپس منتفی گشته . درضمن ایشان چنان مدارک سفت و محکمی بر علیه تک تک اعضا و ارکان جمهوری اسلامی از بالا تا پایین دارد که کسی را علیرغم تمامی جنایت ها و فساد های روی داده توسط ایشان (رجوع به کتاب عالیجناب سرخپوش) ، یارای مقابله نیست . ایشان با وجود داراییها و اموال بیشمار و جایگاه کسب کرده در این نظام بهیچوجه راضی به از دست دادن نظام نبوده و تا پای جان برای حفظ این نظام تلاش خواهد کرد و اگر احیانا گفته ای علیه نظام و موافق مردم از دهان ایشان شنیده شود تنها تلنگری از سوی ایشان به سران بوده که یادتون باشه نموم پرونده هاتون دست منه و یه کم دیگه زیاده روی کنید زیر و بالاتونو میریزم بیرون . در وفاداری ایشان نسبت به نظام و ولایت فقیه اصلا شک نکنید . میرسیم به ضلع بعدی یعنی آقای خاتمی که بواقع جز مهره چیز دیگری نیست و مثل هوای بهاری مدام در حال تغییر یکروز از دموکراسی سخن میگوید و روز بعد از محدودیت دموکراسی در چهار چوب جمهوری اسلامی . تابه حال کسی یک بیانیه محکوم کننده قاطع از ایشان ندیده است و چنان لبخندی بر لب دارد که آدم تمامی خشونت ها و جنایت های جمهوری اسلامی را از یاد برده و عاشق میشود . ایشان سوپاپ اطمینان رژیم هستند که هشت سال وقت برای نظام خرید تنها و تنها با آن خنده دلفریب و ساختن عبارت های غلط اندازی نظیر گفتگوی تمدن ها و .... اما در زمان ریاست جمهوری این سید خندان تنها در یک روز شانزده مجله و نشریه توقیف شده و بعضا تعطیل شدند . شک نکنید که ایشان هم معتقد و خواهان بقای جمهوری اسلامی  بطور سفت و سخت میباشد . ضلع سوم آقای مهندس موسوی هستند که نخست وزیری را هم تجربه نموده و بیگانه با مسایل پشت پرده نیز نمیباشند . ایشان بسیار سفت و سخت رهرو راه امام بوده ودر اصل جمهوری اسلامی هیچ گونه اختلاف نظری با بقیه سران نداشته و ندارد . اختلاف ایشان با آقای خامنه ای و محمود احمدی نژاد بر سر تقلبات ، دزدیها ، مخدوش کردن چهره جمهوری امامی ، سخت گیری ها و شکنجه ها و پایمال کردن حقوق مردم میباشد اما ایشون با جمهوری اسلامی هیچ گونه مشکلی نداشته و خواهان بقای آن اما بصورت مدرن میباشد . هیچ بیانیه ای از ایشان در مورد محکوم نمودن اعدامهایی که در زمان نخست وزیری خودشان اتفاق افتاده و یا زیر سوال بردن دستورات و گفته های خمینی ، تاکنون صادر نشده . که این امر سبب سردرگمی افکار عمومی گشته و مردم نمیتوانند بیانات و اعتراضات ایشان را در راستای حفظ نظام کنار یکدیگر قرار داده و تکلیف خود را بدانند چرا که حفظ نظام با توقعات مردم مبنی بر براندازی کامل نظام اصلا همخوانی نداشته ویکی از دلایل هرز رفتن و بیراهه رفتن این جنبش مقدس همین تضاد هاست . بطوریکه مردم با سرگشتگی کامل دست به دامان یک انسان نادان چون ابراهیم نبوی شده و با کمال ساده دلی نظریه اسب تروای ایشان را پذیرا شده و دیدید در بیست و دو بهمن چه افتضاحی از برکت نظریه های خوشبینانه ایشان ببار آمد . اما در پایان از وتر این مثلث خواهم گفت . کسی که نه به اندازه رفسنجانی اما بیشتر از بقیه سران از همه آتو در دست دارد و او کسی نیست جز شیخ شجاع آقای کروبی کسی که نشان داد بینهایت باهوش و زیرک است و بسیار از سیاست میداند . از همراهیش با مردم و دادن بیانیه های شجاعانه تا شرکت در تجمعات اعتراض آمیز و محکوم کردن جنایات و تشبیه نظام به قایق شکسته ، میشود نتیجه گرفت که او از درجه هوشی بالاتر نسبت به بقیه قرار گرفته است . آقای کروبی نیک میداند که مردم حتا در صورت به غلط کردن افتادن سران نظام هم راضی به بقای جمهوری اسلامی نمیشوند ، از همین حالا دورنمای آینده را براحتی مجسم میکند . آینده ای بدون ولایت فقیه و جدایی دین از سیاست و طبعا راندن دین در پستوی خانه ها . این شیخ زیرک از حالا به فکر عاقبت خویش است . بدون شک او هم دارای پرونده هایی ست که باید در ایران فردا به آنها رسیدگی شود اما او به فکر آینده و نجات روحانیت از اضمحلال است . او از همین الان هم راضی به رفتن و منزوی شدن تمامی آخوندها در جایی بخصوص مانند واتیکان است و تمامی تلاش او برای از دست ندادن پایگاههای دینی و اسلامی در بین مردم است . در واقع او بسیار آینده نگر و واقع بین میباشد که از الان برای حفظ نصفه نیمه دین و اسلام تلاشی مضاعف میکند متاسفانه مملکت ما همیشه دچار مشکل قحط الرجال بوده و هست وشوربختانه  در این شرایط حساس هیچ چهره شناخته شده ای همسو با خواسته های مردم در اختیار نداریم که درصورت براندازی رژیم جایگزین آن کنیم . البته این امر هم ازبرکات جمهوری اسلامی ست که هر انسان باسواد و فرهیخته ای را که جرات قد علم کردن داشته باشد را چنان سرکوب نموده که کسی علیرغم دارا بودن تمامی شرایط کافی برای رهبری ، جرات نطق کشیدن نداشته باشد . در هر حال باید امیدوار بود و هشیار .چرا که نسل ما دیگر طاقت تجربه انقلابی دیگر نظیر انقلاب پنجاه و هفت را نداشته و همگی ما باتفاق خواهان کشوری آزاد و برابر و سکولار هستیم . کمی پایداری و هوشیاری مطمئنا مارا به آنچه در سر خواهیم داشت ، خواهد رساند