۱۳۸۹ بهمن ۳۰, شنبه

شعری از میرزاده عشقی

بعد از اين بر وطن و بوم و برش بايد ريد * * به چنين مجلس و بر کر و فرش بايد ريد
به حقيقت در عدل، ار در اين بام و درست * * به چنين عدل و به ديوار و درش بايد ريد
آن که بگرفته از او تا کمر ايران گه * * به مکافات، الا تا کمرش بايد ريد
پدر ملت ايران، اگر اين بي  پدر است * * به چنين ملت و گور پدرش بايد ريد
به مدرس نتوان کرد جسارت اما * * آنقدر هست که بر ريش خرش بايد ريد
اين حرارت که به خود احمد آذر دارد * * تا که خاموش شود بر شررش بايد ريد
شفق سرخ نوشت آصف کرماني مرد * * غفر اله کنون بر اثرش بايد ريد
آن دهستاني تحميلي بي مدرک و لر * * بهر اين ملک، به نفع و ضررش بايد ريد
گر ندارد ضرر و نفع مشيرالدوله * * از نوک پاش الي فرق سرش بايد ريد
گر رود موتمن الملک به مجلس گاهي * * احتراماْ به سر رهگذرش بايد ريد