۱۳۸۸ آذر ۲۵, چهارشنبه

چند شعار برای محرم

ایران شده کرب و بلا
شمر و یزید شدن آقا

شمر و یزید روسفید
بسیج و سپاه شدن رقیب

شمر ویزید نمردین
بسیجو جاتون نشوندین

موسوی علمدار 
درفش کاوه بردار

شعری از خودم با عنوان آه مادر سبز رویایم چه شد ؟

آه مادر، سبز رویایم چه شد ؟
آن همه ارکیده و آلاله و لاله چه شد ؟
آه مادر، سبز رویایم کجاست ؟
پاره های آن دل غرقه به خون من کجاست ؟
آخ مادر، تیر ضحاکان به قلب من چراست ؟
دست ناپاک یزیدان غرقه در خونم چراست ؟
آه مادر، گور من از خون چرا گلگون شده ؟
آه رخت نازکم اینسان چرا پر خون شده ؟
آه مادر سنگ گور من کجاست ؟
سنگ گور من ، چو خاری در دو چشم اژدهاست ؟
آخ مادر، آخر ای مادر گناه من چه بود ؟
سبزی دستبند و شال و روسری ؟
سبزی فریاد یا "ای موسوی" ؟
آه مادر، آخ مادر سبز رویایم چه شد ؟
تلخی مرگ تنم ، آن سرو بی دامان چه شد ؟
آخر ای مادر مگر شلاق و زندان و تجاوز بس نبود ؟
پس چرا سوزانده شد برگ تنم در خشم و دود ؟
آه مادر، دست بی تابم ترا می خواهد اما ای دریغ
 دست من کوتاه وجسم پرپرم انبان تیغ
آه مادر، ناله های تو چرا اینجوریند ؟
ناله های جانگدازت هم هنوز زندانی اند ؟
آه مادر، مرگ شیران را برای روبهان مویه مکن
روبهان سر مست این پیروزیند، زاری مکن
آخ مادر، بر سر بالین من ضجه مزن
آه مادر، سبز رویای مرا زردی مزن
سبزی رویای من در دست توست
بر لبان پر ز فریاد تو و امثال توست
آه مادر، جسم من آنجا نهال کوچکیست
آن نهال آنجا بسان کودکیست
آه مادر، آن نهال کوچکم تشنه شده
آخ مادر، فریاد "مرگ بر دیکتاتورت " چشمه شده
چشمه جاری ساز از بند گلو
بشکن آن زاهد نمای پر ز رو