۱۳۸۹ تیر ۲۰, یکشنبه

کسانی که چون گوسفند در مراسم سنگسار شرکت میکنند و سنگ پرت میکنند ، باید یکبارمزه سنگ پرانی را بچشند تا بفهمند این کارشان چه عذابی به یک انسان دیگر وارد میکند .

یکی از دلایل رواج سنگسار در کشورهای عقب مانده ای چون میهنم ، وجود استقبال مردم کوچه و بازار از این امر دینیست ! من بر حکومت هیچ خرده ای نمیگیرم زیراکه اسلامیست و در آن رجم و شلاق و کشتار مجاز است ! روی سخن من مردم کوچه بازاری هستند که با سنگدلی تمام سنگی به دست گرفته و با ذکر لا الله الا الله و الله و اکبر و به نیت قربه الی الله به اون آدم بدبخت چال شده در خاک سنگ پرت میکنند . ای تف بر شماها ! ای ننگ بر وجود کثیفتان که با یک ادم بیدفاع چنین میکنید ! اولین سنگ را باید کسی بزند که هیچ گناهی نکرده باشد . تمامی شماها که چنین میکنید مومن مسجد ندیده اید ! شرم بر شما !!!!!!!!!!!اگر لحظه ای خود را جای آن بدبختی بگذارید که از ترس و وحشت مرگی چنان دردناک و هولناک هر لحظه برایش یک قرن میگذرد ، به یقین سنگ را به زمین انداخته و از ترس پا به فرار میگذارید . بهترین راه برای باز کردن چشم شما کوردلان پرتاب سنگی به سوی خود شماست تا مزه درد و عذاب را به زیبایی درک کنید !

الله و اکبر از اینهمه تفاهم !

دومین بیانیه بازاریان رو که هنوز صحت و سقمش مشخص نیست را خواندم . البته اگر درست باشد باید گفت : جل الخالق که اعتراض به مالیات بر درآمد اینچنین ابعاد گسترده ای به بار آورد که بازاریان اعلام کنند که این امر بهانه ای برای پیوستن به جنبش مردمی بوده ! به راستی چرا این قشر چنان سر به زیر برف برده اند ؟ به خاطر مالیات اعتصاب میکنند و منتش را بر سر مردم میگذارند ! مگر همین چند وقت پیش بازاریان سنندج در اعتراض به اعدام پنج هموطن کرد اعتصاب نکردند ؟ چه دلیلی بهتر از این برای  پیوستن به جنبش مردمی ؟
 من نه تنها مخالف این اعتصاب نیستم که از آن هم حمایت میکنم چرا که شاید تکلیف این مملکت آفت زده سریعتر روشن شود ولی دلم میسوزد که چرا بازاریان محترم به وقت بیداری در خاموشی به سر میبرند و حال که نوبت خودشان شده با زیرکی سعی در رفع و رجوع کارهایشان میکنند آنهم با فریب و دورویی . میشد به راحتی از اینکه با مردم همراهی نکرده اند ، عذر خواهی کنند و از مردم بخواهند که یاری شان دهند . آیا زیباتر نبود ؟