۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۰, دوشنبه

آیا وقت آن نرسیده که یک جبهه متحد علیه جمهوری اسلامی تشکیل دهیم ؟

آیا وقت آن نرسیده به دور از هر اعتقاد و باور همه درصدد تشکیل یک جبهه علیه جمهوری اسلامی باشیم ؟ روی سخنم با ایرانیان خارج از کشور مخصوصا لس آنجلسی هاست . در پی هر اتفاق مهمی که در ایران میوفتد ما شاهد عکس العمل ایرانیهای مقیم اروپا و کشورهای دیگر بصورت یکپارچه و بدون هر زنده باد و مرده باد هستیم اما در لس آنجلس متاسفانه شاهد چند دستگی و تفرقه شدیدی هستیم که با در نظر گرفتن شرایط بحرانی کنونی ایران هیچ دلیل منطقی برای آن نمیتوان تصور کرد  . با وجود اکثریت ایرانی مقیم لس آنجلس که بیشتر آنها بازرگانان موفق و مهندسین و پزشکان شناخته شده و خوانندگان محبوب و وکلای مجرب ، نقاشان و هنر پیشگان معروف و محبوب که اعلام حضور تنها یکی از آنها موجب گردهمایی تعداد زیادی از هموطنان میگردد ، این سوال پیش میاید که چرا برای جمع شدن روبروی فدرال بیلدینگ و همسو شدن با مردم ایران در راستای اتفاقات اخیر همیشه مشکل چند دستگی و عدم اتفاق نظر پیش میاید ؟ چرا همیشه عده خاصی حق استفاده از تریبون را دارند و این خواص چرا به دیگران مجال صحبت و بیان عقیده نمی دهند و جالب اینکه این جماعت گرد آمده همچون قشون شکست خورده در جای جای محوطه فدرال بیلدینگ پراکنده شده و با در دست گرفتن پرچم خاص حزب خود هر کدام بدون توجه به دیگری و فراموش کردن دلیل اصلی حضور ، ساز خود را زده و در بسیاری مواقع به توهین به یکدیگر پرداخته و به جای پرداختن به موضوع اصلی مثلا محکوم کردن اعدام در ایران به سر و کله یکدیگر پریده و با زدن انواع برچسب و متهم کردن یکدیگر و بعضا استفاده از الفاظ ناشایست سعی در تخریب چهره احزاب یکدیگر نموده و به طور کلی از موضوع اصلی پرت شده و در آخر شادمان از لگدمال کردن و مالیدن پوزه دیگری به خاک به خانه های خود برگشته و احساس رضایت از انجام وظیفه ملی هم میکنند . براستی در این وضعیت دشوار که جمهوری اسلامی برای هموطنان داخل ایران فراهم آورده ، جای چنان بحث و جدل های بی پایه و اساسی در چنین زمان حساسی ، باقی میماند ؟ آیا تنها مشکل ایرانیان داخل انتخاب فلان الدوله و بهمان السلطنه و فلان رفیق و بهمان شیخ و .... است ؟ هنوز جمهوری اسلامی از بین نرفته ، سر تعیین جایگزین دعوا و گیس و گیس کشی راه میوفتد . بهتر نیست از هر نژاد و با هر زبان و دینی دست در دست هم داده و عاقلانه به بررسی راه های مختلف و انتخاب بهترین راهکار بپردازیم ؟ این عاقلانه تر نیست که اول اتحاد و یکی بودن خود را به دنیا ثابت کنیم و بعد فریاد وای وطنم ، سر دهیم ؟ پیشنهاد من تشکیل فوری یک جبهه دموکراتیک ایرانی در خارج از کشور ، میباشد . قبل از هر توضیحی لازم میدانم تعریفی جامع از جبهه و انواع آن داشته باشم و بعد به سراغ مسایل دیگر بروم . جبهه یعنی بهم پیوستن احزاب  افراد بدون دخالت دادن هرگونه عامل محدود کننده ای نظیر زبان ، نژاد و دین برای رسیدن به هدفی مشترک میباشد . نمونه بارز آن تشکیل جبهه ملی توسط مصدق بود که هدف آن ملی کردن صنعت نفت بود . نمونه دیگر آن تشکیل جبهه ضد آپارتاید در آفریقای جنوبی توسط نلسون ماندلا ویا تشکیل جبهه ضد فاشیست علیه موسولینی که در خلال جنگ جهانی دوم در ایتالیا تشکیل شد و به دلیل امن بودن نسبی کلیساها ، بسیاری از کشیشان علیرغم تضاد فکری با کمونیست ها ، جان بسیاری از آنها را نجات داده و عامل پخش دستنوشته های آنان بودند . باز هم نمونه دیگری از تشکیل جبهه ها را در فرانسه با نام جبهه نجات فرانسه توسط شارل دو گل شاهدیم .یکی از جالبترین این جبهه ها جبهه متفقین بود که آمریکا و انگلیس و روسیه علیه آلمان هیتلری در زمان جنگ جهانی دوم تشکیل دادند . آمریکا و انگلیس با روسیه استالینی متحد شدند تا آلمان هیتلری را شکست دهند و برای مدت زمانی اهداف این سه کشور علیرغم تمامی اختلاف نظرات ساختاری با یکدیگر مشترک گشت تا به هدف سیاسی خود برسند و پس از خاتمه  نیز جبهه خود به خود منحل شد و هر کدام از این کشورها به سر جای اولیه خود بازگشتند . 
حال میشود نیاز مبرم تشکیل جبهه دموکراتیک ایران را در خارج از کشور به خوبی حس کرد.جبهه ای که حول یک یا دو هدف اصلی تشکیل خواهد شدکه مهمترین آن سرنگونی جمهوری اسلامی خواهد بود .شایان ذکر است که در این همبستگی استقلال سازمانی تمام احزاب حفظ خواهد شد و برای مدتی تمامی احزاب با هر مرام و نژاد و زبان و دینی چون پیکره ای واحد خواهند شد تا علیه یک دشمن بستیزند و بعد از سرنگونی جمهوری اسلامی تمامی احزاب قادر خواهند بود که به فعالیت های خود در ایران آزاد ادامه داده و مانند بقیه کشورهای آزاد دنیا برای حزب خود تبلیغ نموده و رای مردم را به دست آورند . البته برای تشکیل چنین جبهه ای باید دست از تمامی خودخواهی ها و تمامیت خواهی ها برداشت و در کمترین زمان ممکنه اقدام به برپایی آن نمود که با وجود پتانسیل های موجود در لس آنجلس انجام آن جندان هم دشوار به نظر نمیرسد. در همین راستا باید خاطر نشان شوم که تشکیل جبهه منحصر به لس آنجلس نخواهد بود و تمامی ایرانیان خارج از کشور در هر کجای این دنیا اقدام به تشکیل جبهه دموکراتیک ایران نموده و با بقیه جبهه ها همسو گردنند و به طور مثال برای یک روز اعلام کنند در سراسر دنیا برای همصدایی با مردم داخل ایران تمامی ایرانیها در جای بخصوصی مانند دفاتر سازمان ملل ویا سفارت جمهوری اسلامی جمع شده و شعار" جمهوری اسلامی نابود گردد" سر دهند . تصور کنید در یک روز البته در زمانهای متفاوت یک میلیون ایرانی چنین شعاری سر دهند ، آنوقت ایا میشود که جهانیان نسبت به چنین صدایی بی تفاوت بمانند ؟ مسلما نه ! یا در یک روز ده هزار ایرانی به سازمان حقوق بشر فاکس بزنند و اعدامهای داخل ایران را محکوم کنند . میدانید چه اتفاقی خواهد افتاد ؟ مجبور خواهند شد با کامیون کاغذهای رسیده را حمل کنند . به یقین که تشکیل جبهه در این زمان که ما دسترسی بسیار آسان به اینترنت و رسانه های جمعی داریم ، چندان سخت به نظر نخواهد رسید بخصوص که از پتانسیل های بسیاری در هر زمینه در خارج از کشور، برخوردار میباشیم . پس بیایید از خودخواهی های خود کاسته و دست در دست هم داده و با مردم داخل ایران همسو شویم . مردمی که برای به دست آوردن حق خویش از جان خود گذشته و جان برکف نهاده و به میدان میایند . وظیفه کسانی که در کشورهایی آزاد زندگی میکنند و بسیار راحت و بدون ترس از شکنجه و اعدام میتوانند به خیابان آمده و تجمع کنند ، در این زمان که مام میهن پی در پی داغدار اعدام ناجوانمردانه دردانه های این سرزمین است ، کمی سنگینتر از گذشته شده است . من سعی کردم در این مقاله به طور خلاصه مفهوم جبهه و ضرورت تشکیل آن را شرح دهم تا شاید لس آنجلس نشینان کمی به خود آمده و دست از چند دستگی و تکروی برداشته و متحد شوند . به امید پیروزی مردم سرزمینم و سرافرازی تمامی ایرانیان در هر جای این کره خاکی .