در سوره ی الرحمن از آیه ی 29 تا 38 به موضوع رسیدگی به اعمال جن و انس پرداخته { اى جن و انس زودا كه به شما بپردازيم (۳۱) }و درست در آیه ی 39 ( آن روز هيچ انس و جنى از گناهش پرسيده نشود ) الله فراموشکار یادش رفته که چه گفته و منکر گفته های خود می گردد . از این به بعد سعی درنشان دادن تضادهای موجود در قرآن خواهم کرد . آیا کسی که با نام الله چنان به خودش مطمئن و مغرور است ممکن است چنان فراموشکار باشد که به فاصله ی تنها چند آیه گفته ی خویش را فراموش کند ؟ این است پروردگار عالم به همه چیز ؟
يَسْأَلُهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ ﴿۲۹﴾
فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۳۰﴾
سَنَفْرُغُ لَكُمْ أَيُّهَا الثَّقَلَانِ ﴿۳۱﴾
فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۳۲﴾
يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَن تَنفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانفُذُوا لَا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ ﴿۳۳﴾
فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۳۴﴾
يُرْسَلُ عَلَيْكُمَا شُوَاظٌ مِّن نَّارٍ وَنُحَاسٌ فَلَا تَنتَصِرَانِ ﴿۳۵﴾
فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۳۶﴾
فَإِذَا انشَقَّتِ السَّمَاء فَكَانَتْ وَرْدَةً كَالدِّهَانِ ﴿۳۷﴾
فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۳۸﴾
فَيَوْمَئِذٍ لَّا يُسْأَلُ عَن ذَنبِهِ إِنسٌ وَلَا جَانٌّ ﴿۳۹﴾
فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۴۰﴾
يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيمَاهُمْ فَيُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِي وَالْأَقْدَامِ ﴿۴۱﴾
فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۴۲﴾
هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي يُكَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ ﴿۴۳﴾
هر كه در آسمانها و زمين است از او درخواست مىكند هر زمان او در كارى است (۲۹)
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد (۳۰)
اى جن و انس زودا كه به شما بپردازيم (۳۱)
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد (۳۲)
اى گروه جنيان و انسيان اگر مىتوانيد از كرانههاى آسمانها و زمين به بيرون رخنه كنيد پس رخنه كنيد [ولى] جز با [به دست آوردن] تسلطى رخنه نمىكنيد (۳۳)
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد (۳۴)
بر سر شما شرارههايى از [نوع] تفته آهن و مس فرو فرستاده خواهد شد و [از كسى] يارى نتوانيد طلبيد (۳۵)
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد (۳۶)
پس آنگاه كه آسمان از هم شكافد و چون چرم گلگون گردد (۳۷)
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد (۳۸)
در آن روز هيچ انس و جنى از گناهش پرسيده نشود (۳۹)
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد (۴۰)
تبهكاران از سيمايشان شناخته مىشوند و از پيشانى و پايشان بگيرند (۴۱)
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد (۴۲)
اين است همان جهنمى كه تبهكاران آن را دروغ مىخواندند (۴۳)
يُعْرَف الْمُجْرِمُونَ بِسِيمَهُمْ فَيُؤْخَذُ بِالنَّوَصى وَ الاَقْدَامِ
پاسخحذفاين آيه در مقام پاسخ از پرسشى تقديرى است ، گويا كسى مى پرسد: خوب وقتى از گناهشان پرسش نمى شوند پس از كجا معلوم مى شود گنهكارند؟ در پاسخ فرموده : ((مجرمين از سيمايشان شناخته مى شوند...))، و به همين خاطر جمله مورد بحث را با واو عاطفه عطف به ما قبل نكرد، و نفرمود: ((در آن روز كسى از جن و انس از گناهش سوال نمى شود، و مجرمين از سيمايشان شناخته مى شوند)) بلكه بدون واو عاطفه فرمود: ((مجرمين ...)) تا بفهماند اين جمله پاسخ از سوالى است كه در كلام نيامده ، و منظور از سيما نشانه اى است كه از چهره مجرمين نمودار است .
http://www.ghadeer.org/qoran/almizan/j19/al190014.htm