۱۳۸۹ مهر ۲۵, یکشنبه

نبوت :دیوانگی یا واقعیت ؟





چرا بیشتر پیامبران چوپان بوده اند ؟ آیا تراوشات ذهنی بیمارگونه آنان که امروزه تحت عنوان کتب مقدس در تمام دنیا پیروان خاص خودش را دارد ، نتیجه ی بیماری وهم بیابان نیست ؟ آیا این ادعاهای واهی و بیمار گونه ی صحبت با خدا و وحی که هر سه پیامبر اخیر یعنی موسی و عیسی و محمد به آن مبتلا بوده اند همان پارانویا و شیزوفرنی نیست ؟ برای روشن شدن مطلب ابتدا خلاصه ای کوتاه از این دو بیماری روانی برایتان ، شرح می دهم .
شیزوفرنی چیست ؟تعداد مبتلایان به شيزوفرنی در حدود يک درصد از کل جمعيت می باشد ( تعداد کم پیامبران ) در طول دورانی که بيماری عود می کند، فرد اغلب از سايرين کناره گيری کرده، دچار افسردگی و اضطراب شده، و عقايد غير عادی وترس های بسيار زياد را تجربه می نمايد.( رفتن به غار حرا و نازل شدن وحی )


عمدتا فرد مبتلا به شيزوفرنی تغييراتی در رفتار و قوه ی ادراک، طرز تفکری بی نظم که ممکن است سبب تحريف رو يارويی با واقعيت گردد را تجربه می نمايد. اين مورد را جنون می نامند
عوارض بیماری شیزوفرنی
 اوهام: بيشتر شامل شنيدن صدا ها می باشد ( دقیقا فلسفه ی نزول وحی و صحبت کردن فرشته ای به نام جبرییل با محمد . دیدن خدا و صحبت با موسی در کوه طور .نازل شدن روح القدس بر مسیح)  
چيزهايی که به نظر شخص کاملا حقيقی می باشند، اما در حقيقت در آن جا وجود ندارند . ( تصور حضور خدا و جبرییل و دیگر فرشتگان و در محمد که این بیماری شدیدتر از بقیه بود ، دیدن و رفتن به معراج هم اضافه شد )
اختلال در تفکر – زمانی که هيچ نوع ارتباط منطقی در گفتار فرد ديده نمی شود ممکن است که افکار و گفتار در هم آميخته و بدون ارتباط می شوند. ( مانند آیه های قطع دست و پا و آیات دیگر مبنی بر بخشنده بودن ومهربان بودن خدا )
دیدگاه امیل کریپلین، روانشناس آلمانی، درباره ی بیماری پارانویا :
امیل کریپلین (Emil Kraepelin 1929-1856) روانشناس آلمانی، در تلاش اولیه خود برای دسته بندی بیماریهای روانی، از اصطلاح پارانویای مطلق برای شرح حالت روانی ای استفاده کرد که توهم، جزء اصلی آن باشد اما این توهم هیچ صدمه و زوال آشکاری به سلامت عقل شخص وارد نکند و نشانه بیماریهای دیگری چون جنون زودرس (یا dementia praecox)، که اصطلاح قدیمی بیماری شیزوفرنی است، در آن نباشد. پارانویا، در معنای اصیل یونانی خود، به معنای دیوانگی است (پارا para = خارج و نوس nous = عقل). کریپلین با استفاده از این ریشه لغوی، نامی برای تشخیص افکار توهمی به وجود آورد. بنا به تعریف او هرگونه افکار توهمی، بدون احساسات خودآزارانه، در این دسته میگنجند.
خوب، پارانویا دقیقا چیست؟ دایره المعارف الکترونیکی کلمبیا در چاپ ششم خود پارانویا را این چنین تعریف کرده است: به وجود آمدن افکار و تصورات غلط محکم، تغییر ناپذیر، و تثبیت شده ای از آزار و اذیت و یا بزرگی و شکوه .
 و اینچنین شد که این دیوانگان را پیامبر نامیدند و بزرگی و شکوه و کر و فر خیالیشان را بر ما تحمیل نمودند و ما انسانهای عاقل را چنان فریفتند که دیوانگی آنان را هدیه ای الهی بپنداریم و در برابر این دیوانگی سر تعظیم فرود آوریم .


صیغه ی عقد یا کلاه بی غیرتی ؟

هزار و چهار صد سال است که کورکورانه و از سر نادانی و حماقت همان چیزهایی را غرغره می کنیم که عربهای نادان در دهانمان گذاشته اند . هزار و چهارصد سال است که با شادی و شادمانی بر سر سفره ی عقد نشسته و با خوشحالی منتظر آخرین کلمه ی آخوندک شپشویی هستیم که بگوید " وکیلم " و ما با شادمانی بگوییم بله و عقدمان جنبه ی رسمی و شرعی پیدا کند . ای ننگ بر ما که نمی دانیم چه می شنویم و برای چه با خوشحالی بله بلند و کشداری می گوییم .
خطبه عقد و ازدواج بزبان عربی توهين بزرگی به شرف و غیرت ما ایرانیهاست که بر اثر نادانی و حماقت ما سالیان دراز است که مورد استفاده قرار گرفته است  بعد از حمله ی اعراب به ایران وقتل و چپاول و تجاوز و ویرانی ، اعراب وحشی پابرهنه که ایرانیان را موالی خود می دانستند و با تمسک به این آیه ی منحوس " ما ملکت ايمانکم" زنان و اختران بیگناه ما را مورد تجاوز قرار داده و پس از سوءاستفاده نخست خودشان ،  دختران سرزمین ما را در مقابل  وجهی به عقد ديگران در می آورده اند که تعيين مبلغ در ازدواج ( مهریه ) از همان شيوه ی ننگین و منحوس عرب آمده است. در صیغه ی عقد تازی، از دو واژه انکحتک و زوجتک استفاده ميشود که ریشه ی واژه ی انکحت "نکح " است و نکح  به معنی بهم آمیختن گاو یا شتر با یکدیگر است و نیز به معنی (سو را خ کرد ن ) . و آنگاه که آخوند مي گويد "انکحتک و زوجتک لموکلی" يعنی من چنين کاری را بوکالت موکلم انجام دادم و به زبان عامیانه بنده همان کاری را که شتر با شتر انجام می دهد با شما انجام می دهم و سپس می پرسد : وکیلم ؟ که عروس خانوم از همه جا بی خبر با هزار ناز و غمزه و ادا میفرمایند : با اجازه ی بزرگترها بعله ! سپس همه اطرافیان به مناسبت چنین رخداد فرخنده و میمونی کل کشیده و شادی می کنند .
تمامی درد ما از نادانی و بیسوادی و تحمیق است . به فرهنگ دو هزار و پانصد ساله ی خود می بالیم اما از درک دو کلمه عربی که در زیباترین شب زندگی هر دختر و پسر ایرانی و طبق رسم و رسومات حتما باید با وجود منحوس عاقد هم صورت پذیرد ، عاجزیم . باید بر حال و روز چنین خفت بار خویش بگرییم که نادانسته و طوطی وار با تکرار کلماتی چنین پلید و آلوده کلاه بی غیرتی است که بر سر خود و همسرمان می گذاریم .
ازین ببعد بله ها را بلندتر ختم کنید .