در سوره کهف آیه 93 و 94 ، از شخصی به نام ذوالقرنین سخن می گوید ، او به طایفه ای رسید که نمی توانستند هیچ زبانی را بفهمند ، اما به ناگاه با ذوالقرنین سخن گفتند و از او خواستند که بین آنها و یاجوج و ماجوج سدی قرار دهد ! چگونه میشود کسانی که به گفته خود قرآن هیچ زبانی را نمی فهمیدند به یکباره زبان باز کرده و با ذو القرنین سخن گویند ؟!
حَتَّى إِذَا بَلَغَ بَيْنَ السَّدَّيْنِ وَجَدَ مِن دُونِهِمَا قَوْمًا لَّا يَكَادُونَ يَفْقَهُونَ قَوْلًا ﴿۹۳﴾
تا وقتى به ميان دو سد رسيد در برابر آن دو [سد] طايفهاى را يافت كه نمىتوانستند هيچ زبانى را بفهمند (۹۳)
قَالُوا يَا ذَا الْقَرْنَيْنِ إِنَّ يَأْجُوجَ وَمَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَكَ خَرْجًا عَلَى أَن تَجْعَلَ بَيْنَنَا وَبَيْنَهُمْ سَدًّا ﴿۹۴﴾
گفتند اى ذوالقرنين ياجوج و ماجوج سخت در زمين فساد مىكنند آيا [ممكن است] مالى در اختيار تو قرار دهيم تا ميان ما و آنان سدى قرار دهى (۹۴)